دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
بی تو ای مونس روانم درخت خشکی جوانه زند با تو شاید بی تو من خوابم در این رویا گرچه شادم با تو شاید بی تو من کویرم در دل دریا خشکیده لبانم تر بگردد با تو شاید بی تو من سنگ فتاده در رودخانه مقصدی ندارم جز با تو شاید بی تو من ماهی مردهام سر ز بالش خاک ز رویای آب با تو شاید بی تو زنده ماندن رویاست شب لیلی و مجنون با تو شاید بی تو شوقی ز آمدن ندارم جز روی دیدن با تو شاید بی تو کلامی برای لب گشودن ندارم نقش قلم میزند دلم با تو شاید بی تو اشکم فتاده بر گونه رسیدن مقصود است هدف با تو شاید بی تو ماندن برایم سخت است نقش خاطره زیبا شود با تو شاید بی تو هرگز ... ... با تو شاید یا حق ************** شهر بی تو هرگز با تو شاید تقدیم به خانم مرادی از همکاران روزنامه اندیشه نو که برایم مثل خواهر عزیز و محترم است ************** با تشکر از حضور پر مهر شما در این برگه نیمسوخته موضوع مطلب : شعر پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|